کشوری که نظام آن برآمده از خواست و اراده و پشتیبانی مردم است، قوه قضائیه آن نیز باید خود را متکی و در پیوند دائم و مستحکم با مردم بداند. پیوندی دوسویه که نتیجه آن اعتماد، همکاری و رضایتمندی است.
پایگاه رهنما :
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی چندین بار اشاره کرده اند یکی از کاستیهای نظام در زمینه عدالت است. عدالت جزو مطالبات اصلی جامعه است و البته این کاستی به معنای انجام نشدن کار در این زمینه نیست بلکه منظور فاصله وضعیت موجود با عدالت آرمانی و مدنظر انقلاب اسلامی است. انتصای رئیس جدید دستگاه قضا، با در نظر گرفتن برخی نکات، میتواند گامی در راستای نزدیکتر شدن به وضعیت مطلوب باشد.
در روزهای پایانی رهبر معظم انقلاب اسلامی طی حکمی حجتالاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی را به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه منصوب کردند. همانطور که ایشان در این حکم نیز به آن اشاره دارند، این انتصاب با ورود انقلاب و نظام به دهه پنجم و گام دوم چهل ساله آن همراه شده و از این منظر انتخابی معنادار و قابل تامل است. رهبر انقلاب و افکار عمومی از دستگاه قضایی و ریاست جدید آن انتظار دارند با انگیزه مضاعف و نفسی تازه وارد مرحله تازه شده و دوران جدیدی که زیبنده گام دوم انقلاب است، رقم بزنند.
مقام معظم رهبری رئیس دستگاه قضایی را در این حکم اینگونه توصیف کردند؛ جنابعالی «دارای سوابق طولانی در سطوح مختلف قوهی قضائیه و آشنا با همهی زوایای آن میباشید و از طرفی در کنار فقاهت از تحصیلات حقوقی و دانش و تجربه در این عرصه مهم برخوردارید، و سلامت و امانت و کارآمدی خود را در مقاطع گوناگون خدمت نشان دادهاید.»
در حکم رهبر انقلاب برای آقای رئیسی، ضمن استقبال و مفید دانستن سند پیشنهادی وی برای ایجاد تحول در دستگاه قضایی ۸ توصیه و مطالبه در این زمینه مطرح شده است که در ادامه به آنها میپردازیم؛
۱. رهبر انقلاب در اولین توصیه خود میفرمایند؛ «برای همهی فصول این سند و بندهای ذیل آنها، زمان تعیین کنید و خود و همکارانتان را بر پایبندی به سرآمد برنامه الزام نمائید. در زمانبندیها نه عجله و نه مماطله نباید راه داده شود.»
این توصیه مهم و کلیدی برای هر مدیر و حتی شخصی که اهدافی فردی را دنبال میکند بسیار مهم است. برنامهها اگر زمانبندی نداشته باشند به مرور و با گذشت زمان دچار آفت میشوند و امکان رسیدن به هدف اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت و همراه با آشفتگی خواهد بود. برنامه بدون زمان بندی در واقع برنامه نیست و عنصری اساسی را کم دارد. با زمان بندی میتوان میزان پیشرفت را در هر برههای از کار سنجید و مورد ارزیابی قرار داد. حسن و کارکرد دیگر زمان بندی، انگیزه و نیروبخشی است. وقتی نقاط زمانی مشخصی تعیین نشود، هر روز میتوان کار را به روزی دیگر سپرد و دل خوش کرد که موضوع در دست پیگیری است، اما در واقع این اهمال و روزمرگی است که برنامه را بلعیده و نابود کرده است.
۲- رهبر انقلاب در توصیه دوم تاکید میکنند؛ «در همهی فصول تحول، مردمی بودن و انقلابی بودن و ضد فساد بودن را رعایت کنید.»
سه محور مورد تاکید در این بند هر کدام سرفصلی مهم و تعیین کننده است که میتوان درباره نسبت آن با دستگاه قضا و ریاست آن، بسیار سخن گفت. در واقع میتوان گفت: این سه عنصر مردمی، انقلابی و ضدفساد بودن، سه شاخص و ویژگی اصلی یک قوه قضائیه مطلوب و آرمانی است. در کشوری که نظام آن برآمده از خواست و اراده و پشتیبانی مردم است، قوه قضائیه آن نیز باید خود را متکی و در پیوند دائم و مستحکم با مردم بداند. پیوندی دوسویه که نتیجه آن اعتماد، همکاری و رضایتمندی است.
انقلابی بودن این قوه نیز منوط و مشروط به میزان بصیرت و نگاه آن و رابطهای که میان خود و انقلاب اسلامی تعریف میکند، است. قوه قضائیه غیرانقلابی پشت دربهای بسته نشسته و اگر مراجعه کنندهای داشت، به دعوای او رسیدگی میکند، اما قوه قضائیه انقلابی همچون نگهبانی بیدار خود را موظف به برپایی عدل و قسط دانسته و خود کژیها را رصد و دنبال کرده و درصدد اصلاح آنها برمیآید.
درباره ضدفساد بودن نیز باید گفت: در شرایطی که برخی افراد آلوده از هیچ راهی برای کسب منفعت دریغ نکرده و دشمن نیز به این مسئله یعنی فساد به عنوان یک فرصت مغتنم مینگرد، قوه قضائیه در این میان وظیفهای خطیر بر دوش دارد. صلابت، قاطعیت و سرعت عمل آن در برخورد با مفسدان باید چنان باشد که نامش برای مردم و نظام اطمینان بخش و برای مفسدان و حامیان آنها مایه اضطراب و رعب باشد.
۳- سومین توصیه و مطالبه رهبر انقلاب از رئیس جدید قوه قضائیه مربوط به نیروی انسانی است و میفرمایند؛ «عنصر نیروی انسانی صالح را در رأس عوامل تحول و پیشرفت قوه بدانید. سلامت قضات و پاکی دامن آنان از هر گونه فساد، شرط لازم و اوّل برای همه توفیقات شما است. در ریشهکنی فساد از درون قوه که مایهی مباهات شما و سرافرازی اکثریت قضات دادگاهها و دادسراها است، هیچ تردید و درنگ نکنید.»
در هر مجموعه و ارگانی اولین و مهمترین مسئله، مسئله نیروی انسانی است. بهترین برنامهها و اهداف، بهترین ابزار سخت افزاری، بهترین و کارآمدترین مدیر و رئیس و امثال اینها موفقیتشان در گرو نیروی انسانی کارآمد و مناسب است. نهادی که متولی فسادستیزی و برپایی عدل است ابتدا باید درون خود را پالایش و اصلاح کند. کارمند یا قاضیای که آلوده است، این حتی یک نفرش هم زیاد است. مثل فضله موشی است که در یک دیگ غذای پاک میافتد و کل دیگ را آلوده میکند. قوه قضائیه از برخود جدی و اعلام برخورد با عوامل درونی آلوده خود نباید هراس داشته باشد. اعلام عمومی این مسئله که بارها نیز رهبر انقلاب از مسئولان امر خواسته اند، نه تنها باعث تضعیف قوه نمیشود بلکه اعتماد عمومی را بشدت بالا میبرد. مردم میگویند این قوهای که با کارمند و قاضی متخلف خودش اینطور با قاطعیت برخورد میکند، حتماً با متخلفین و مفسدین دیگر نیز مماشات نخواهد کرد.
۴- مورد چهارم از مطالبات رهبر انقلاب درخصوص احیا حقوق عامه است و تاکید میکنند؛ «گسترش عدل و احیاء حقوق عامه و آزادیهای مشروع و نظارت بر اِعمال قانون را که در شمار هدفهای قوه قضائیه در قانون اساسی است در رأس برنامهها قرار دهید. این موجب اعتماد مردم و دلگرمی آنان به قوه قضائیه در حوادث و منازعات خواهد شد.»
منظور از پرچمداری «احیاء و استیفای حقوق عامه و حمایت از آزادیهای مشروع مردم» این است که قوّه قضائیه همواره به عنوان پشیبان حقوق عامه، هرکجا که نهادی از نهادهای عمومی اعم از دولتی یا غیردولتی، و یا اشخاص خصوصی، اقدام به تضییع حقوق قانونی و شرعی مردم کرده و یا ظلمی به ایشان روا دارد و یا از ایفای تعهدات قانونی، شرعی و قراردادی سرباز بزند باید بدون هیچ استثناء و ملاحظهای به عنوان نهاد قاطع عدالت، باید اقدام به استیفاء حق به طور کامل و تمام، از هر نهاد و مقامی و چشاندن طعم عدالت به مردم کند. باید برای مردم به عنوان یک ادراک عمومی، این اطمینان حاصل شود که قوّهی قضائیه همواره پشتیبان آنها و دشمن بلامنازع فساد و تبعیض است.
۵- توصیه پنجم که بسیار کوتاه و در عین حال کلیدی است میگوید؛ «در برخورد قضائی ملاحظه این و آن را نکنید.» توصیه و مطالبه چنان روشن و صریح است که نیازی به تفسیر و توضیح ندارد. ان شاالله باید به جایی برسیم که روابط خویشاوندی، قدرت، ثروت، شهرت و امثال اینها کوچکترین تاثیری بر نحوه برخورد و عملکرد دستگاه قضایی نداشته باشد. بالاخره آن کسی که نفوذ دارد، قدرت دارد، ثروت داردف شهرت دارد وقتی احیاناً تخلفی کرد و سر و کارش با دادگاه افتاد، بیکار نمینشیند و سعی میکند از این ابزارها به نفع خود استفاده کند. وقتی در سطوح ملی و کلان، با آدمهای متنفذ که تخلفی کرده اند، با قاطعیت و سرعت و بی ملاحظه برخورد شود، این برای سطوح پایینتر هم درس و الگو میشود. آن قاضی که در شهرستانی کوچک هم قضاوت میکند، تاثیر میپذیرد. شاید دیده باشید که نماد عدالت فرشتهای است که در یک دست خود ترازو دارد و در دست دیگرش شمشیر. نکته مهم چشم بندی است که دارد و در واقع جایی را نمیبیند. گاهی هم بدون چشم و نابینا تصویر میشود! چرا عدالت را اینطور به تصویر درمی آورند؟ برای همین مسئله مهم. برای اینکه نباید برای دستگاه عدالت و قاضی، این و آن فرقی داشته باشد. برای او عدالت مهم است و شواهد و اسناد را با ترازوی قانون میسنجد. آن چشم بند و کوری، نشانه بی طرفی و ملاحظه این و آن را نکردن است.
۶- توصیه ششم رهبر انقلاب درباره استفاده از جوانان است و تاکید میکنند؛ «از جوانان صالح و انقلابی و فاضل در مسؤولیتهای قوه استفاده کنید.»
حدود یک ماه پیش رهبر معظم انقلاب پیام راهبردی «گام دوم» را منتشر کردند. پیامی که دورنما و نحوه حرکت در چهل سال دوم نظام را تعیین کرده است. مخاطب اصلی این پیام جوانان هستند و آنان باید این راه خطیر را طی کرده و بار سنگین و امانت تاریخی را به منزل و مقصد بعدی برسانند. یکی از مواردی که در آن پیام بطور مکرر به آن اشاره شده موضوع عدالت است و رهبر انقلاب تاکید میکنند گرچه کارهای فوق العاده و مهمی در این زمینه شده، اما با نقطه آرمانی فاصله داریم و باید تلاش بیشتری در این خصوص انجام شود. جوان صالح، انقلابی و فاضل است که میتواند این خلا را بصورت جهشی و با کار جهادی پر کند. چرا؟ چون جوان در این میدان چند خصوصیت مهم و کلیدی دارد؛ نخست آنکه جوان بصورت طبیعی از روحیه عدالت خواهی و فسادستیزی بیشتری برخوردار است. کسی که سن و سالی از او گذشته ممکن است برخی چیزها برایش عادی شود و آنقدر حساسیت برانگیز نباشد، اما جوان اینطور نیست. شاخکهای حساس و تیزی دارد و به کوچکترین کژیها واکنش نشان میدهد. نکته دیگر آنکه برپایی عدالت و فساد ستیزی کار آسان و سادهای نیست. انرژی فراوانی میطلبد. جوان، پتانسیل و انرژی بیشتری دارد و خستگی نمیشناسد.
۷- مورد هفتم در حکم رهبر انقلاب درباره جایگاه قاضی و دادگاه است؛ «قاضی و دادگاه را عزیز بدارید. احساس عزت و شرافت در قاضی، سدّ محکمی در برابر انگیزهها و عوامل نفوذ و انحراف است.»
عزیز داشتن قاضی و دادگاه موضوع مهم و چندوجهی است. وقتی عدالت و فسادستیزی تبدیل به گفتمان عمومی شد و دادگاه نیز پرچمدار آن شد، قاضی و دادگاه عزیز میشود. این یک راهش است. راه دیگرش همان است که در بندهای قبلی اشاره شد؛ یعنی برخورد با عوامل درونی فساد در قوه قضائیه. برخورد با اینها بخصوص برخورد علنی و آشکارا، موجب عزتمندی قضات شریف و پاک میشود. سره از ناسره تشخیص داده میشود و آلودگی یک نفر را پای هزار نفر نمینویسند. احساس عزت و شرافت با مشوقهای مادی پدید نیم آید. شما هر چقدر حقوق بدهی، یک سرمایه دار میآید و حقوق چند سال و بلکه کل عمر خدمتی یک قاضی را پیشنهاد میدهد. آنچه مانع افتادن در دام این وسوسهها و پیشنهادهای شیطانی میشود، فراتر از مسائل مادی است. قاضیای که خود را پرچمدار عدالت و فسادستیزی دانست و چنین جایگاهی در چشم جامعه داشت، این دیگر خریدنی نیست. رسانهها در این موضوع نقشی کلیدی دارند. در کشور ما چند فیلم و سریال با موضوع عدالت دیده اید که قهرمان و محور آن دادگاه و قاضی باشد؟ چقدر در این زمینه کار فرهنگی کرده ایم؟ میشود گفت: هیچ!
۸- توصیه نهایی رهبر انقلاب درباره همکاری با سایر قواست و میفرمایند؛ «همکاری با قوای مجریه و مقننه و همافزایی با آنان را که سفارش همیشگی اینجانب است در نظر داشته باشید. آنان نیز موظف به همراهی و همکاری با شمایند.»
مطالبه و توقع عدالت و فسادستیزی از دستگاه قضایی، بدون کمک و همراهی دولت و مجلس مطالبهای ناقص و بی نتیجه است. در کشوری که بیش از ۸۰ درصد اقتصاد آن دولتی است، مگر میتوان بدون هماهنگی و همکاری دولت با فساد مبارزه کرد؟ مجلس هم که به عنوان نهاد قانون گذار، جایگاهش روشن است. هرچه این هماهنگی و همدلی بیشتر باشد، خروجی و نتیجه مطلوبتر خواهد بود. اصطکاک و مشاجرات احتمالی نیز نتیجهای جز اتلاف وقت و انرژی و تزریق ناامیدی به جامعه نخواهد داشت.
انشالله آیت الله رئیسی و مجموعه زیر نظر وی در دستگاه قضایی با نصب العین قرار دادن این توصیههای هشت گانه، میتوانند تحولی درخورد گام دوم انقلاب اسلامی در این حوزه بنیادی و تعیین کننده ایجاد کنند.
ارسال نظرات